پنجاه و پنجم | شعبدهٔ زندگی پس از زندگی

از چند روش میشه نگاه علم محور رو زیر سوال برد. اینکه تجربه و حواس و قابلیت تکرار واقعا روش مناسبی برای شناخت دنیاست، آیا مغز ما مثل یک انسان نیست که در یک اتاق تنها نشسته و حواس اون برایش از بیرون خبر میارن و اون دنیا رو به واسطه حواس میبینن. وقتی آیا این حواس پنج گانه با اولین بقای انسان در اتاق شما گرفتند و نه بهترین روش شناخت جهان، چطور میشه بهش اطمینان کرد، آیا انسان درون اتاق بعد از مرگ به اتاق دیگه منتقل میشه ... آیا از اتاق های دیگه خبر داره اصلا

مشکل اینکه شما وقتی از ایمان صحبت میکنید از ایمان مسیحیت صحبت میکنید این بحث ها ریشه غربی دارند که علم غربی با نفی دین آغاز شد. در اسلام دانشمندان بزرگ همون علمای دینی بودن و حتی روش علمی و ارجاع دادن و غیره در کتب رازی و... هستش... اتفاقا کاملا میشه علم و دین رو منطبق با هم دید در اسلام. به غیر از خرافاتی که وارد دین شدن که به مرور در حال حذف هم هستند... فقط یک نمیونه زد دین بود مسیحیت نفی ازدواج هستش که با قوانین داروین در تناقض کامل هستش...

خدا قوت